پابرهنه تا بهشت

اولین احوال نامه من در فرنگ

پنجشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۴۶ ق.ظ

سلام به همگی

فک نمیکنم دیگه کسی بیاد اینجا سر بزنه که بخواد خبردار بشه که من پستی نوشتم.

معذرت میخوام از همه اونایی که این مدت سر زدن و هی هیچی ندیدن اینجا.

بعله! ما اومدیم آمریکا. نزدیک 4 ماه گذشته. یه ترم رو گذروندم. دیروز آخرین امتحان این ترمم رو دادم رفت. تا یک ماه کلاسا تعطیله و ترم جدید بعدش شروع میشه. البته ریسرچ که تعطیل نیست. از اونجا که فاندم RA هست همواره باید ریسرچ کنم!

راستش اصن خوب نگذشت این مدت. خیلی سخت بود. بیشتر سختیش به خاطر درس بود تا غربت و تنهایی و دلتنگی و ...

خب اینا هم بود و مزید بر علت می شد ولی مشکل اصلی من پروژه م با استادم بود. احساس ناتوانی از انجامش و  احساس اینکه چقدررر از اینایی که اینجان عقبم و چرا من نمیفهمم اینارو و انگار که اصن دارم تو یه رشته جدید درس میخونم. فهمیدم که سوادم خوب نیست. اعتماد به نفسمو از دست دادم. نمیتونم تحمل کنم استاد بهم بتوپه و یا سوالی که میپرسه که به نظرش خیلی بدیهیه و خیلی از بچه های دیگه هم براشون آسونه، ولی من نتونم جواب بدم. همسرجان میگه تو سر کار هم نرفتی و عادت نداری ازت ایراد بگیرن.

تو ارشد چیزایی که خوندیم و موضوعی که کار کردم متفاوت بود و علاوه بر اون منم درست حسابی ریسرچ نکردم و ریسرچ کردن یاد نگرفتم.

چندباری به برگشتن به ایران فکر کردم. ولی اونم به دلایل مختلف تصمیم افتضاحی بود. احساس میکردم واقعا نه راه پس دارم و نه راه پیش. واسه همین ظاهرا راه دیگه ای ندارم جز ادامه. مگه اینکه خود استاده بخواد بیرونم کنه.

تمام مدت که باید برای پروژه کار کنم استرس شدید داشتم و دارم. و این روی عملکردم هم تأثیر میذاره.

اگه یادتون باشه راجع به اون پسر کلمبیایی گفته بودم که اونم امسال با من اومد اینجا. اون خیلی با سواد و خفنه.  اون خیلی توی خراب شدن حال من تأثیر داشت. چون توی میتینگ مشترکی با استادا هستیم هر هفته و هی من له میشم. 

خب دیگه خیلی غر زدم ببخشید. ولی این است حال خراب این روزهای من. التماس دعا دارم از همگی.

  • پابرهنه

نظرات (۵)

خیلی وقت بود سر میزدم
یکی از روش های تخلیه استرس نوشتن است
و البته با یاد خدا دلها آرامش میابد به خصوص در کشور غریب
پاسخ:
ممنون
حق با شماست
منم خیلی پناه میبرم به خدا و باهاش حرف میزنم و همش در حال دعا و راز و نیاز هستم.
اگر خدا رو نداشتم که دیگه هیچی....
ناراحت نباش دوست من ، الان یک ترم گذشته ، کلی تجربه بدست اوردی و کلی مطلب جدید یادگرفتی، ترم دیگه علم و پروژه ات به اندازه یک ترم بهتره و کمترسختی میکشی، و یواش یواش بمرور زمان کاملا روغلطک می افتی. حالا که اینجایی و بقول خودت راه پس نداری پس تمام تلاشت را بکن که جلو بری و چشم بهم بزنی میبینی گذشته، بااینحال خودم من هم کلا شک دارم واقعا اینجا ارزش اینهمه سختی را داره؟؟؟!!!!
پاسخ:
مرسی عزیزم. امیدوارم بهتر بشه اوضاع همینجوری که میگی.
به نظرم ارزشش رو داره ولی به شرطی که دووم بیاریم. :)
سلام. اول از همه اینکه خوب کردی و اومدی نوشتی. دوم اینکه به نظرم به جای اینکه اینقدر به خودت استرس وارد کنی و بخواهی هی حس و نظر استاد هات را در مورد خودت حدس بزنی و یا خودت رو با پسر کلمبیایی مقایسه کنی، به جای همه اینها همه ی تلاشت رو بذار سر کار و تکالیفت. عزیزم تو اولین دانشجوی ایرانی تیستی که با این سیستم آموزشی ایران رفته ای آنجا، حتما استادت با شناخت توانایی های تو ، تو را قبول کرده. اون میدونه داره چکار میکنه ، تو هم کار خودت رو بکنه ، وقتی بقیه دانشجوهایی که از اینجا رفته اند اونجا به مرور توانسته اند اونجا جا بیفتد و یاد بگیرند پس تو هم میتونی. فقط باید انرژی ات را سیو کنی برای جنگیذن و یاد گرفتن اونجا به جای اینکه بخواهی مدام اونها را تحلیل و مقایسه کنی. برو جلو حتما موفق میشی چون این کاری ه که دیگران هم توش موفق شده اند پس برای تو هم جواب میده.
پاسخ:
چشم عزیزم.
اینجا فهمیدم آدم قوی ای نیستم و تو مشکلات سریع کم میارم و جامیزنم. به گذشته هم که نگاه میکنم میبینم همینجوری بودم. فقط چون الان جا زدن خییلی عواقب بزرگتری در پیش داره به چشم میاد و قبلا نمیومده.
باید قوی تر باشم.
مرسی دوست خوبم.
سلام عزیز دلم
چقدر خوش حال شدم رسیدی ...
نگران نباش اول مهاجرت همینه ،اوضاع کار و درس بیشتر دستت میاد
همه چیز روی غلطک می افته ،آروم آروم
پاسخ:
سلام.
مرسی مرسی. :)
اینکه نگرانی نداره.. اینکه از یک سیستم اموزشی ضعیف تونستی از امریکا پذیرش بگیری یعنی خیلی هم عالی هستی. درکت میکنم منم با همکلاسیهام فاصله دارم و به همین دلیل بیشتر از اونها وقت میگذارم. اما همه میگن این مشکلات ترم اوله. جابجایی و مشکلات جا افتادن تو محیط هم تمرکز آدم رو کم میکنه.
پاسخ:
مرسی عزیرم
امیدوارم برای تو هم همه چیز بهتر بشه
راستی چرا وبلاگت قابل دسترسی نیست؟ 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی