پابرهنه تا بهشت

برو کار می کن مگو چیست کار!

يكشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۴۳ ب.ظ

دیدم تو پست قبلی اصلا اشاره ای به جنسیتم نشده. مگر اینکه خواننده خیلی تیز باشه و از اون قسمت که گفتم دفتر خاطرات داشته م، بتونه بفهمه که خانوم هستم! آخه آقایون کمتر پیش میاد که دفتر خاطرات داشته باشن.

به هرحال در همینجا ذکر میکنم که بنده خانوم هستم!

خب همونطور که گفتم اگه ویزا درست بشه، حدوداً نیمه مرداد عازم بلاد کفر خواهیم بود. تو این بازه زمانی باقیمونده یعنی بعد از اینکه کارای اپلایم برای دانشگاه ها تموم شد تا وقتی که ایشالله بریم (از اول اسفند تا آخر تیر حدودا) نمیتونستم به یه کار شرکتی درست و حسابی فکر کنم. آخه اولش که معمولا میگن بی حقوق بیا و کارآموزی و اینا... بعدم تا میخوام راه بیفتم و کارو یاد بگیرم باید میومدم بیرون. یعنی سختی ها و بی حقوقی های اولش رو باید تحمل میکردم و تا میومد خوب بشه دیگه وقت تموم بود. علاوه بر اون خود کارفرما هم که اگه بفهمه فقط واسه یه مدت کوتاه میخوای بیای اصن قبول نمیکنه. اگرم نخوام بگم غیراخلاقیه. علاوه بر اون اگرم نگم بازم چون شرکتای خصوصی معمولا با یکی دو ماه تاخیر حقوق میدن ممکن بود اونموقع که من بیرون میام شاکی بشه و پولی که طلب دارم رو بهم نده. واسه همین هم اصن دنبال اینجور کارا نرفتم.

چون زبانمم خوب بود (واسه اپلای کردن باید تافل میدادم) دو ماه دوره تدریس زبان گذروندم و الانم دو هفته ای هست که دارم زبان تدریس میکنم تو آموزشگاه. فقط در این حد که سرم گرم میشه و یه پول کمی هم درمیارم. چون کلا 9 جلسه یعنی 13.5 ساعت در هفته کلاس دارم و تازه کار هم هستم پول زیادی نمیشه. ولی بازم بهتر از هیچیه. همین که مجبورم از خونه بیرون بیام و تو اجتماع باشم خوبه. تدریس کردن رو هم دوس دارم یه جورایی. اینکه یه سری دانشجو دارم که بهم احترام میذارن و همه حواسشون به منه و به من احتیاج دارن و میتونم کمکشون کنم بهم احساس خوبی میده. از اینکه پیشرفت کنن لذت میبرم. از اینکه تو این شغل با آدمای زیادی در ارتباطم راضیم.

البته اینم بگم که اولاش خیلی افسرده شده بودم. وقتی که فکر میکردم من این همه رفت و آمد کنم و برم درس بدم واسه چندرغاز و چرا خیلیا با یه مدرک الکی یا بی مدرک فلان قدر در میارن و چرا من این همه درس خوندم دانشگاه خوب و الان باید این کار رو بکنم و ..... ولی خلاصه یه جورایی کنار اومدم با شرایط و حالم بهتره. 

بقیه ش رو بعدا میگم ایشالله. تا بعد...

  • پابرهنه

نظرات (۱)

سلام. خوشوقتم.
اینجا چرا اسمایلی نداره؟
پاسخ:
سلام. منم خوشوقتم. شما هم وبلاگ دارین؟
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی