
بله دیگه! امروز ویزام اومد. ولی مال همسرجان نیومده. نمیدونم حالا بموقع بیاد که بتونیم با هم بریم یا نه.
فک میکنم باید بلیطمم زودتر بگیرم. یه ده روزی باید زودتر بگیرم. آخه اینجوری به کارام نمیرسم. استادم هم شاکیه یخورده. هی تکرار میکنه که معمولا یکی دو هفته زودتر از شروع کلاسا میان!!
اگه زودتر بگیرم کلللی کار دارم که باید بهش برسم. بیشتر کارای مربوط به وسایل خونه.
گودبای پارتی و لباس خریدن و سبزی خشک کردن و چمدون بستن و ....
ذوق دارم برای رفتن و فعلاً اصلاً احساس دلتنگی اینا ندارم. آخه من سالهاست که دور بودم از خانواده. یعنی شهر دیگه ای بودن اونا.
در مورد اینکه کار شوهرم چی بشه هم تصمیم دارم که دیگه فکر نکنم. چرا حس و حال خودمو خراب کنم وقتی اون آخرش کار خودشو میکنه. میسپارم به خدا همه چی رو. الکی غرغر هم بکنم بیشتر رابطه مون خراب میشه.
دلم چند تا خواننده پروپاقرص میخواد. چندنفر که یه جورایی با هم همفکر و هم مسیر باشیم.